نظرات 2 + ارسال نظر
نگاه دوشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 21:29

آسمان آکنده از عطری عجیب
پرنده را از روی اقاقیا می رباید
بوی پرهای پرنده اقاقیا را دیوانه کرده است
/
آسمان را کنار می زنم
روبرویم پنجره ای است که اقاقیا در آن لانه کرده است

***

سپیده دم از مرگ می ترسید
رفت و خود را پشت پرنده ای پنهان کرد
پرنده پرید و رفت
پرنده گان دیگری هم آمدند و روبروی سپیده دم نشستند
و پریدند

***

می خواهم جایی بروم که خودم را نبینم
چشمانم را می بندم
خودم را می بینم
که با اسم مستعار
در جایی شبیه به قاف
غارنشین شده ام
بدبخت دیوارهای غار
چقدر چاقو خورده اند
تا من شاعر شوم
و عشق را
عشق را
عشق را
عشق را
انگار نوار گیر کرده است

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:12

سلام آقا رضا
من از هم کلاسی های دانشگاه هستم ( که نوار نی نامه را با ابی و کیو پرکردید.) الان خارج از کشورم و می خواستم اکه ممکنه شعر نی نامه یا پرواز را برام بفرستی (اسکن یا....) ممنون- به بچه ها مهدی نبوی و...سلام برسون.

سلام آقای نوری من از اقوام آقا رضا هستم.از نی نامه خوشم اومد گذاشتم تو وبلاگم.پیغام شما رو می رسونم.حتما.

شاد باشید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد