تا به حال شده جلوی آینه بایستیدو توی خودتون رو ببینید؟
راستش رو بگید چطوری بود؟ چی دیدید؟اصلا چیزی دیدید؟
.
.
.
و راه را مسدود می بینی درست در آن هنگامه که می خواهی پیش بروی.
و بالهایت را می شکنند.درست زمانی که عتشق پرواز می شوی.
رگهایت می خشکد و پوستت از درون شکاف می خورد.
مردمکهای چشمهایت بیشتر از همیشه گشاد می شوند.گویی در مدخلی از تاریکی فرو افتاده ای و در جستجوی روزنی به در و دیوار می کوبی.
می شنوی . می شنوی و باز می شنوی؛دهان باز میکنی تا پاسخ بدهی.
افسوس!افسوس!افسوس که بغض تمام گلویت را پر کرده بازرسی سخنت را می کند.
چاره ی همیشگی را پیش می گیری و سکوت می کنی!
تا ابد سکوت می کنی.......................................................
همانطور که نا آگاه از ازل لال بوده ای !
همین!