به کسی بر نخوره

از تو نا خورده نمک گیر شدم

به زمین خورده زمین گیر شدم

از تو و هر چه شبیهت باشد

یعنی از جنس پسر سیر شدم

حقایق زندگی...

۱- اگـر قـرار بـاشه کاری خراب بشه و درست پیش نره، حتما خراب می شـه آن هـم در نامناسبترین زمان!
2- اگر احتمال داشته باشه چندین کار خراب بشه، آن کـاری که بیشترین ضرر را خواهد زد درست پیش نخواهد رفت!
3- همه چیز در حال بدتر شدن است!
4- لبخند بزنید فردا همه چیز بدتر و وخیمتر خواهد شد.
5- احتمال آنکه یک شیء آسیب ببیند نسبت مستقیم دارد با ارزش آن!
6- همه کارها بیشتر از آنچه تصور میکنید بطول خواهد انجامید!
7- اگر شما تصمیم به انجام کاری میگیرید پیش ازآن لازم است ابتدا کار دیگری را انجام دهید!
8- هر راه حلی مشکل جدیدی پدید می آورد!
9- شما هنگام صبحانه خوردن هیچگاه نمیتوانید تعیین کنید کدام طرف نان را باید کره بزنید!
10- هرگاه جسم بـا ارزشی از دست شما به زمین می افتد به غیر قابل دسترس ترین مکان میرود (حلقه برلیان یا داخل سطل زباله می افتد و یا در چاه فاضلاب)!
11- شما هر موقع دنبال چیزی می گردید هـمیشه در آخـرین مـکانی که آن را جستجو میکنید می یابیدش!
12- هیچ اهمیتـی ندارد که شما به چه اندازه دنبال جنسی بگردید به محض آنکه آن را خریدید آن را در مغازه ای دیگر ارزانتر خواهید یافت!
13- همواره در خیابان در هنگام رانندگی ماشینها در لاین دیگر سریعتر حرکت میکنند!
14- زمانی که دستگاه معیوب خود را نزد تعمیرکار می برید کاملا بی عیب و درست کار خواهد کرد!
15- هر فردی راهی برای ثروتمند شدن در ذهنش دارد که عملی نمیباشد!
16- هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است ویا غیر اخلاقی و یا چاق کننده!!
17- هر کسی پول بیشتری دارد حکمرانی میکند!!
18- هیچ عمل نیکی بدون مجازات نخواهد ماند!!
19- هرگاه شما چیزی را در جای امنی قرار میدهید تا گم نشود دیگر هیچگاه نمیتوانید پیدایش کنید!
20- در ورزش گلف بهترین ضربه ها همیشه زمانی زده میشود که تنها باشید و بدترین آن هنگامی که در جمعی بازی می کنید و یا با فردی بازی میکنــید که میخواهید او را با بازی خود تحت تاثیر قرار دهید!!
21- هر چیزی را که می خواهید، نمیتوانید داشته باشید و آنچه را که دارید نمیخواهید!
22- احتمال آنکه کاری را که انجام میدهید دیگران ببـینند نـسب مسـتقیم دارد با میزان احمقانه بودن کار شما!
23- سنگین بودن ترافیک نسبت مستقیم دارد با میزان عجله شما برای زود رسیدن به مقصد!
24- هنگام ورود به پمپ بنزیـن جـایگاهـی را که انتخاب می کنید همیشه طولانی تر از جایگاه های دیگر خواهد بود.
25- هیچ اهمیتی ندارد من کجا میروم، من آنجا هستم!
26- هر کسی میتواند مدرک دانشگاهی بگیرد اما صاحب عقل نخواهد شد!
27- زباله از خلاء بیزار است آنقدر انباشته میگردد تا فضای موجود را پر کند!
28- هرگاه کفش نو را برای اولین بار به پا کنید همه پایشان را روی آن خواهد گذاشت!
29- زمانی که می خواهید لکه روی شیشه پنجره را پاک کنید همیشه لکه سمت دیگر شیشه میباشد!
30- قانون بقاء کثیفی: برای تمیز کردن هر چیزی چیز دیگری باید کثیف گردد!!
31- اگر امری احتمال دارد اتفاق بیافتد و خیلی هم خوشایند باشد،هرگز اتفاق نخواهد افتاد!
32- اگر حق با شما باشد هیچکس حرف شما را باور نخواهد کرد!
33- قوانین مانند تار عنکبوت می باشند تنها افراد ضعیف و فقیران به دام آن میافتند در صورتی که ثروتمندان و صاحبان قدرت آن را پاره کرده و میگریزند!!
34- دو عنصر در طبیعت فراوان میباشند: یکی هیدروژن و دیگری حماقت!!
35- جاده رسیدن به موفقیت همواره در دست ساختمان است!
36- هرگاه چیـزی را دور بیاندازید به محض آنکه دیگر به آن دسترسی نداشته باشید به آن نیاز پیدا خواهید کرد!
37- کار تیمی همواره ضروری می باشد چون به شما اجازه می دهـد تـا در صورت بروز مشکل فرد دیگری را نکوهش کنید!
38- احتـمـال آنـکه طـرف نانی که به آن کره مالیده شده است بروی فرش بیافتد نسبت مستقیم دارد به قیمت فرش!
39- شما هیچگاه نمی توانید با نگاه کردن به خطـوط راه آهـن، بـگویـید که قطار از کدام سمت خواهد آمد!
40-   0 = ثابت = عقل*زیبایی*در دسترش بودن
(معادله یـافتـن همسر بـه ایـن مفـهوم کـه هیـچ دختـر و زنی وجود ندارد که هر سه این خصوصیات را دارا باشد)!!
41- ماشینی که روبروی شما در حرکت است همیشه سرعتش از شما کمتر است!
42- هر چه عقیده ای مسخره تر باشد احتمال موفقیت آن بیشتر می باشد!!
43- افرادی که می توانند بهترین نصیحت ها را بکنند، نصیحت نمی کنند!!
44- دود سیگار هـمواره به سمت افراد غیـر سیـگاری حـرکت خواهد کرد، بدون توجه به سمت وزش باد!
45- جای پارک مناسب ماشین همیشه سمت دیگر خیابان میباشد!
46- برای هر عملی یک انتقاد برابر و مخالف آن وجود دارد!!
47- دوستان می آیند و می روند اما دشمنان انباشته میگردند!
48- هرگاه به دروغ به رئیس خود بگویید که علت تاخیر شما پنچر شدن چرخ ماشینتان بوده روز بعد چرخ ماشین شما پنچر خواهد شد!
49- تقریبا داخل شدن به کاری از خارج شدن از آن آسانتر است!
50- هیچ چیز هیچگاه بهتر نشده و نخواهد شد!

تاریکی

تاریکی

این ماده ی غلیظ سیال که در همه جا و همه چیز تراوش میکند.

اکنون درون مرا نیز فرا گرفته،در روز احساس میکنم که چشمانم بوی پ.سیدگی میدهند؛و میفهمم که تاریکی قصد بلعیدنم را دارد. تلاش میکنم برای اینکه رنگها را ببینم،اما همه چیز برایم رنگ لجن است.

سعی میکنم تا در چشمان هم سلولهایم خیره شوم شاید در آنجا رنگی بیابم؛بیهوده است چرا که آنان هر روز صبح که از خواب بیدار میشوند چشمهایشان را در زیر پاهایشان له میکنند تا مبادا نوری از آن بگذرد و رنگی با آن برخورد کند.تمام عمر ر ا همینطور میگذرانیم. بی آنکه بدانیم به چه می اندیشیم.بی آنکه بفهمیم بهکجا میرویم................. این زشت نیست، ننگ است.

هنگامیکه غافل از خودمان در کوچه های بی هویتی ول میگردیم. بی آنکه حس لامسه ی ما خبر ازدرد بی رنگی بدهد . بی جهت پیش میرویم. و این پیش نیست ، پس است.

یادمان رفته است؛ قصه ی آفرینش را.ما فراموش کرده ایم هنگامه ی دمیدن شراب روح خدائی را

ما فراموش کرده ایم که انسانیم. چه بسا که برای فهمیدنش دیر نیست. همین.

 

دوستم داشته باش

دوستم داشته باشی ؟

بادها دلتنگند          دستها بیهوده           چشمها بیرنگند

دوستم داشته باشی؟

شهرها می لرزند      برگها می سوزند    یادها می گندند

باز شو تا پرواز      سبز باشی از آواز        آشتی کن با رنگ        عشق بازی با ساز

دوستم داشته باشی؟

سیبها خشکیده      یاسها پوسیده      شیر هم ترسیده      

دوستم داشته باشی؟

عطرها در راهند  

دوستت دارم ها آه  چه کوتاه اند

دوستت خواهم داشت    بیشتر از باران      گرمتر از لبخند   داغ چون تابستان

دوستت خواهم داشت    

شاد تر خواهم شد    ناب تر روشن تر

بار ور خواهم شد 

دوستم داشته باشی  برگ را باور کن  آفتابی تر شو   باغ را از بر کن

دوستم داشته باشی 

عطر ها در راهند 

دوستت دارم ها آه  چه کوتاه اند...............

 

ما

و این زمان

درست همانزمانیست که فروغ گفت:

همان زمان خسته    همان زمان خسته ی مسلول

یک سوال؟ یک حرف.

تا به حال هیچ به این فکر کرده بودید که چقدر (چرا) توی این دنیا وجود داره. 

ها! حتما با خودتون میگید برو بابا

ولی یک چیز دیگه تا حالا به اطراف با دقت نگاه کردید. دیدید چقدر آدمهای عجیب و قریب وجود دارند. برای مثال همین استاد طوسی خودمون که اینقدر برای همه چیز مدئی میشه یا نه اصلا خودمون آره خودمون همین خودی که اینقدر بهش مینازیم. فکر میکنیم چقدر بلدیم. فکر میکنیم چقدر میدونیم. اما هیچ وقت فکر نمیکنیم که چقدر میمونیم.

گاهی اوقات اونقدر توی کارای هم غرق میشیم که از همدیگه فراموش میکنیم.

اما هیچوقت به این فکر نمیکنیم که از خودمون فراموش کردیم .یا گاهی فکر میکنیم که باید آدما رو بسازیم .اما باز از خودمون فراموش میکنیم که اصلا خودمون چی آره این مائی که همش دم از من بودن میکنه. خودش کجاست از کجا اومده اصلا می خواد آخرش کجا بره؟

آها میدونم همتون با خودتون میگید این کیه دیگه هنوز از راه نرسیده فکر میکنه که چی کارس باشه حرفتون درست اما شمائی که کارتون توی این دنیا درسته. گاهی خیلی کم به این فکر کردید که ؟ ؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

شعر

عشق است

باز این ترانه ها را عشق است

رخش سرخ باد پا را عشق است

عشق درگیر غروب درد است

باز هم طلوع ما را عشق است.

شهریار قنبری

مرا در تنش غسل تعمید داد

به من اسم شب اسم خورشید داد

برای تمام نفسهای من شعر گفت:

مرا از ته خاک بیدار کرد

مرا شستشو داد بیدار کرد

مرا خط به خط خواند تکرار کرد

شکار همه لحظه ها را به من یاد داد

برای من از شاخه برگی جدا کرد و گفت:

جنگل شو شاعر

من از ارتفاع تر کاغذو جوهرو عشق جاری شدم

شبی کفشم از گنگ تر شد

به من یاد داد ارتفاع تر گنگ رادر ته خواب گنگ سفر گم کنم

به من گفت: گم باش و پیدا که از سایه ها آفتابی تری.

 

فروغ فرخزاد

میخواهم با خواب سر شاخه های مست آرمیده در آغوش باد آموختن. در این غربت لایتناهی شاید.

میخواهم لختی بیاسایم در آوای نیلبکی از دورها شاید

فروغ فرخزاد

به ایوان میروم انگشتانم را بر پوست شب میکشم